صبح است کمانکش اختران را


صبح است کمانکش اختران را

صبح است کمانکش اختران را


صبح است کمانکش اختران را

صبح است کمانکش اختران را


آتش زده آب پیکران را

آتش زده آب پیکران را
آتش زده آب پیکران را
آتش زده آب پیکران را
آتش زده آب پیکران را
هنگام صبوح موکب صبح
هنگام صبوح موکب صبح
هنگام صبوح موکب صبح
هنگام صبوح موکب صبح
هنگام صبوح موکب صبح
هنگامه دریده اختران را
هنگامه دریده اختران را
هنگامه دریده اختران را
هنگامه دریده اختران را
هنگامه دریده اختران را
بر صرع ستارگان دم صبح
بر صرع ستارگان دم صبح
بر صرع ستارگان دم صبح
بر صرع ستارگان دم صبح
بر صرع ستارگان دم صبح
ماند نفس فسون گران را
ماند نفس فسون گران را
ماند نفس فسون گران را
ماند نفس فسون گران را
ماند نفس فسون گران را
یک می به دو گنج شایگان خر
یک می به دو گنج شایگان خر
یک می به دو گنج شایگان خر
یک می به دو گنج شایگان خر
یک می به دو گنج شایگان خر
رغم دل رایگان خوران را
رغم دل رایگان خوران را
رغم دل رایگان خوران را
رغم دل رایگان خوران را
رغم دل رایگان خوران را
دریاکش از آن چمانهٔ زر
دریاکش از آن چمانهٔ زر
دریاکش از آن چمانهٔ زر
دریاکش از آن چمانهٔ زر
دریاکش از آن چمانهٔ زر
کو ماند کشتی گران را
کو ماند کشتی گران را
کو ماند کشتی گران را
کو ماند کشتی گران را
کو ماند کشتی گران را
می تا خط ازرق قدح کش
می تا خط ازرق قدح کش
می تا خط ازرق قدح کش
می تا خط ازرق قدح کش
می تا خط ازرق قدح کش
خط در کش زهد پروران را
خط در کش زهد پروران را
خط در کش زهد پروران را
خط در کش زهد پروران را
خط در کش زهد پروران را
از سیم صراحی و زر می
از سیم صراحی و زر می
از سیم صراحی و زر می
از سیم صراحی و زر می
از سیم صراحی و زر می
دستارچه ساز دلبران را
دستارچه ساز دلبران را
دستارچه ساز دلبران را
دستارچه ساز دلبران را
دستارچه ساز دلبران را
دستارچه بین ز برگ شمشاد
دستارچه بین ز برگ شمشاد
دستارچه بین ز برگ شمشاد
دستارچه بین ز برگ شمشاد
دستارچه بین ز برگ شمشاد
طوق غبب سمن بران را
طوق غبب سمن بران را
طوق غبب سمن بران را
طوق غبب سمن بران را
طوق غبب سمن بران را
خورشید چو کعبتین همه چشم
خورشید چو کعبتین همه چشم
خورشید چو کعبتین همه چشم
خورشید چو کعبتین همه چشم
خورشید چو کعبتین همه چشم
نظاره هلال منظران را
نظاره هلال منظران را
نظاره هلال منظران را
نظاره هلال منظران را
نظاره هلال منظران را
زهره به دو زخمه از سر نعش
زهره به دو زخمه از سر نعش
زهره به دو زخمه از سر نعش
زهره به دو زخمه از سر نعش
زهره به دو زخمه از سر نعش
در رقص کشد سه خواهران را
در رقص کشد سه خواهران را
در رقص کشد سه خواهران را
در رقص کشد سه خواهران را
در رقص کشد سه خواهران را
از باده چو شعله از صنوبر
از باده چو شعله از صنوبر
از باده چو شعله از صنوبر
از باده چو شعله از صنوبر
از باده چو شعله از صنوبر
گلنار به کف صنوبران را
گلنار به کف صنوبران را
گلنار به کف صنوبران را
گلنار به کف صنوبران را
گلنار به کف صنوبران را
نراد طرب به مهره بازی
نراد طرب به مهره بازی
نراد طرب به مهره بازی
نراد طرب به مهره بازی
نراد طرب به مهره بازی
از دست، بنفش کرده ران را
از دست، بنفش کرده ران را
از دست، بنفش کرده ران را
از دست، بنفش کرده ران را
از دست، بنفش کرده ران را
در گوهر می زر است و یاقوت
در گوهر می زر است و یاقوت
در گوهر می زر است و یاقوت
در گوهر می زر است و یاقوت
در گوهر می زر است و یاقوت
تریاک، مزاج گوهران را
تریاک، مزاج گوهران را
تریاک، مزاج گوهران را
تریاک، مزاج گوهران را
تریاک، مزاج گوهران را
یاقوت و زرش مفرح آمد
یاقوت و زرش مفرح آمد
یاقوت و زرش مفرح آمد
یاقوت و زرش مفرح آمد
یاقوت و زرش مفرح آمد
جان داروی درد غم بران را
جان داروی درد غم بران را
جان داروی درد غم بران را
جان داروی درد غم بران را
جان داروی درد غم بران را
می درده و مهره نه به تعجیل
می درده و مهره نه به تعجیل
می درده و مهره نه به تعجیل
می درده و مهره نه به تعجیل
می درده و مهره نه به تعجیل
این ششدرهٔ ستم گران را
این ششدرهٔ ستم گران را
این ششدرهٔ ستم گران را
این ششدرهٔ ستم گران را
این ششدرهٔ ستم گران را
هرکس را جام در خورش ده
هرکس را جام در خورش ده
هرکس را جام در خورش ده
هرکس را جام در خورش ده
هرکس را جام در خورش ده
از سوخته فرق کن تران را
از سوخته فرق کن تران را
از سوخته فرق کن تران را
از سوخته فرق کن تران را
از سوخته فرق کن تران را
گر قطره رسد به بد دلان می
گر قطره رسد به بد دلان می
گر قطره رسد به بد دلان می
گر قطره رسد به بد دلان می
گر قطره رسد به بد دلان می
یک دریا ده دلاوران را
یک دریا ده دلاوران را
یک دریا ده دلاوران را
یک دریا ده دلاوران را
یک دریا ده دلاوران را
دردی و سفال مفلسان راست
دردی و سفال مفلسان راست
دردی و سفال مفلسان راست
دردی و سفال مفلسان راست
دردی و سفال مفلسان راست
صافی و صدف توان گران را
صافی و صدف توان گران را
صافی و صدف توان گران را
صافی و صدف توان گران را
صافی و صدف توان گران را
شش پنج زنند برتران نقش
شش پنج زنند برتران نقش
شش پنج زنند برتران نقش
شش پنج زنند برتران نقش
شش پنج زنند برتران نقش
یک نقش رسد فرو تران را
یک نقش رسد فرو تران را
یک نقش رسد فرو تران را
یک نقش رسد فرو تران را
یک نقش رسد فرو تران را
چو جرعه فلک به خاک بوسی
چو جرعه فلک به خاک بوسی
چو جرعه فلک به خاک بوسی
چو جرعه فلک به خاک بوسی
چو جرعه فلک به خاک بوسی
خاکی شده جرعهٔ سران را
خاکی شده جرعهٔ سران را
خاکی شده جرعهٔ سران را
خاکی شده جرعهٔ سران را
خاکی شده جرعهٔ سران را
خاقانی خاک جرعه چین است
خاقانی خاک جرعه چین است
خاقانی خاک جرعه چین است
خاقانی خاک جرعه چین است
خاقانی خاک جرعه چین است
جام زر شاه کامران را
جام زر شاه کامران را
جام زر شاه کامران را
جام زر شاه کامران را
جام زر شاه کامران را
وز در دری نثار ساز است
وز در دری نثار ساز است
وز در دری نثار ساز است
وز در دری نثار ساز است
وز در دری نثار ساز است
شروان شه صاحب القران را
شروان شه صاحب القران را
شروان شه صاحب القران را
شروان شه صاحب القران را
شروان شه صاحب القران را
خاقان کبیر ابوالمظفر
خاقان کبیر ابوالمظفر
خاقان کبیر ابوالمظفر
خاقان کبیر ابوالمظفر
خاقان کبیر ابوالمظفر
سر جمله شده مظفران را
سر جمله شده مظفران را
سر جمله شده مظفران را
سر جمله شده مظفران را
سر جمله شده مظفران را
در گردن صفدران خزران
در گردن صفدران خزران
در گردن صفدران خزران
در گردن صفدران خزران
در گردن صفدران خزران
افکنده کمند خیزران را
افکنده کمند خیزران را
افکنده کمند خیزران را
افکنده کمند خیزران را
افکنده کمند خیزران را
دریا ز کفش غریق گوهر
دریا ز کفش غریق گوهر
دریا ز کفش غریق گوهر
دریا ز کفش غریق گوهر
دریا ز کفش غریق گوهر
او گوهر تاج گوهران را
او گوهر تاج گوهران را
او گوهر تاج گوهران را
او گوهر تاج گوهران را
او گوهر تاج گوهران را
با موکبش آب شور دریا
با موکبش آب شور دریا
با موکبش آب شور دریا
با موکبش آب شور دریا
با موکبش آب شور دریا
ماند عرق تکاوران را
ماند عرق تکاوران را
ماند عرق تکاوران را
ماند عرق تکاوران را
ماند عرق تکاوران را
باکو به دعای خیرش امروز
باکو به دعای خیرش امروز
باکو به دعای خیرش امروز
باکو به دعای خیرش امروز
باکو به دعای خیرش امروز
ماند بسطام و خاوران را
ماند بسطام و خاوران را
ماند بسطام و خاوران را
ماند بسطام و خاوران را
ماند بسطام و خاوران را
باکو به بقاش باج خواهد
باکو به بقاش باج خواهد
باکو به بقاش باج خواهد
باکو به بقاش باج خواهد
باکو به بقاش باج خواهد
خزران و ری و زره گران را
خزران و ری و زره گران را
خزران و ری و زره گران را
خزران و ری و زره گران را
خزران و ری و زره گران را
شمشیرش از آسمان مدد یافت
شمشیرش از آسمان مدد یافت
شمشیرش از آسمان مدد یافت
شمشیرش از آسمان مدد یافت
شمشیرش از آسمان مدد یافت
فتح دربند و شابران را
فتح دربند و شابران را
فتح دربند و شابران را
فتح دربند و شابران را
فتح دربند و شابران را
گشتاسب معونت از پسر خواست
گشتاسب معونت از پسر خواست
گشتاسب معونت از پسر خواست
گشتاسب معونت از پسر خواست
گشتاسب معونت از پسر خواست
کاورد به دست دختران را
کاورد به دست دختران را
کاورد به دست دختران را
کاورد به دست دختران را
کاورد به دست دختران را
این قطعه کنم به مدح تضمین
این قطعه کنم به مدح تضمین
این قطعه کنم به مدح تضمین
این قطعه کنم به مدح تضمین
این قطعه کنم به مدح تضمین
کاستاد منم سخنوران را
کاستاد منم سخنوران را
کاستاد منم سخنوران را
کاستاد منم سخنوران را
کاستاد منم سخنوران را